راستان رسته اند روز شمار
سعی کن تا از آن شمار شوی
سنایی (۵۴۵-۴۷۳ه.ق/ ۱۱۵۰-۱۰۸۰م)
*
کاروان شهید؟! رفت، از پیش
وآن ما؟ رفته گیر و، میاندیش!
وز شمار خرد؟ هزاران؟ بیش!…
رودکی سمرقندی (۳۲۹-۲۴۴ه.ق/۹۴۰-۸۵۸م)
قابل توجه علاقمندان:
این گفتار حاوی جدولهایی است که بمنظور دسترسی همهی خوانندگانی که بوسیلهی موبایل گفتارهای خط چهارم را مطالعه می کنند، این جدول ها را به عکس تبدیل کرده ایم.
فایل پی دی اف این گفتار به انضمام جدول ها، برای مشاهدهی بهتر و با کیفیت تر جدول ها، همچنین بررسی های بیشتر مطالعاتی، در اینجا (گفتار شمارهی ۲۳۸)
گذاشته شده است.
_سلطنت در ایران؟!: ستارهی آفل، غروب بی طلوع!!؟
تاریخ ایران، به عدد، در یک نگاه!:
* یادآوری: پس از مرگ اسکندر در سال ۳۲۳ قبل از میلاد تا روی کار آمدن جانشینانش در سال ۳۱۲ قبل از میلاد، یازده سال دورهی فترت است، که این دوران را، امپراتوری ایران در “بحران شاه میری” سپری کرده است. این یازده سال، از مجموع سالهای سلطنت کم شده است.
*یادآوری۱ : در دورهی قاجار، هفت پادشاه، یک ولیعهد( محمدحسن میرزا) و دو نایب السلطنهی تام الاختیار (عضدالملک قاجار و ابوالقاسم ناصر الملک قراگوزلو) در شمار پادشاهان دورهی قاجار به شمار آمده اند.
*یادآوری۲ : در دورهی پهلوی نیز، افزون بر پهلوی اول و دوم، نایب السلطنه ( همسر سوم پهلوی دوم) و ولیعهدش را همچنان می توان در شمار پادشاهان دورهی پهلوی در شماره آورد.
_تاریخ مقایسهئی سلطنت در ایران
شاید این نخستین بار باشد که چنین تاریخ مقایسهئی_ کم و بیش در یک نگاه_ تا آنجا که ممکن بوده است، تدوین یافته است. این تاریخ دارای این ویژگیهای _ احیانا موقتا_ در خور ذکر است:
۱)_ تاریخ بازیافتهی سلطنت و خلافت در ایران، از ۷۳۰ قبل از میلاد آغاز میشود، و تا پایان آن ۱۹۷۹ میلادی بطول میانجامد، یعنی که در مجموع بالغ بر ۲۷۰۹ سال میگردد!!؟
۲)_ با توجه به سلسلههایی که قبل از اسلام، در ایران و یا بر بخشی از ایران سلطنت کرده اند، شش دوره را میتوان نام برد که به ترتیب عبارتند از:
۱/۲)_ پادشاهان پارس و اَنزان
۲/۲)_ مادها
۳/۲)_ هخامنشیان
۴/۲)_ اسکندر و سلوکیان
۵/۲)_ اشکانیان
۶/۲)_ ساسانیان
۳)_ از آنجا که تمام کتابها و مقالات مهم تاریخی دربارهی ایران، رویدادهای سلطنت در ایران قبل از اسلام را، به تقویم تاریخی خود، با اتکا به تاریخ میلادی شمسی ذکر نموده اند، این جدولهای تاریخی نیز، بر همان مبنای اتکای به تاریخ میلادی تدوین شده است.
۴)_ حفظ تاریخ میلادی که در تمام تواریخ بعد از اسلام همچنین، در این جداول رعایت شده است، امکان وحدت مقایسهی رویدادهای بین المللی و ایران را نیز، میسر میسازد، که در شناخت وحدت و تنوع مقایسهئی تاریخ جهان با تاریخ ایران، از اهمیت کم نظیری برخوردار است.
۵)_ شمار سلسلههای خلافت و پادشاهی، بعد از ساسانیان در ایران، در کل ۳۳ سلسله و خاندان را شامل می شود، که به شرح زیر عبارتند از :
۱/۵)_ خلفای راشدین، ۴ تن، از ۱۱ تا ۴۰ه.ق/ از ۶۳۲ تا ۶۶۱ میلادی
۲/۵)_ خلفای بنی امیه، ۱۴ تن، از ۴۰ تا ۱۳۲ه.ق/ از ۶۶۱ تا ۷۵۰ میلادی
۳/۵)_ خلفای بنی عباس، ۳۷ تن، از ۱۳۲ تا ۶۵۶ه.ق/ ۷۵۰ تا ۱۲۵۸ میلادی
۴/۵)_ طاهریان، ۵ تن، از ۲۰۶ تا ۲۵۹ ه.ق/ از ۸۲۱ تا ۸۷۲ میلادی
۵/۵)_ علویان طبرستان، ۴ تن، از ۲۵۰ تا ۳۱۶ ه.ق/ از ۸۶۴ تا ۹۲۸ میلادی
۶/۵)_دیالمه آل زیار، ۷ تن، از ۳۱۶ تا۴۳۳ ه.ق/ از ۹۲۸ تا ۱۰۴۱ میلادی
۷/۵)_صفاریان، ۷ تن، از ۲۴۷ تا ۳۹۳ ه.ق/ از ۸۶۱ تا ۱۰۰۲ میلادی
۸/۵)_سامانیان، ۹ تن، از ۲۷۹ تا ۳۸۹ ه.ق/ از ۸۹۲ تا ۹۹۸ میلادی
۹/۵)_آل بویه، ۲۶ تن، از ۳۲۰ تا ۴۴۷ ه.ق/ از ۹۳۲ تا ۱۰۵۵ میلادی
۱۰/۵)_غزنویان، ۱۴ تن، از ۳۵۱ تا ۵۸۲ ه.ق/ از ۹۶۲ تا ۱۱۸۶ میلادی
۱۱/۵)_غوریان، ۹ تن، از ۵۴۳ تا ۶۱۲ ه.ق/ از ۱۱۴۸ تا ۱۲۱۵ میلادی
۱۲/۵)_ سلجوقیان، ۱۵ تن، از ۴۲۹ تا ۵۹۰ ه.ق/ از ۱۰۳۷ تا ۱۱۹۳ میلادی
۱۳/۵)_ خوارزمشاهیان، ۷ تن، از ۴۹۰ تا ۶۲۸ ه.ق/ از ۱۰۹۶ تا ۱۲۳۰ میلادی
۱۴/۵)_اتابکان، ۶ تن، از ۵۴۱ تا ۶۲۶ ه.ق/ از ۱۱۴۶ تا ۱۲۲۸ میلادی
۱۵/۵)_ مغول و جانشینانش، ۷ تن، از ۶۱۸ تا ۶۵۱ ه.ق/ از ۱۲۲۱ تا ۱۲۵۳ میلادی
۱۶/۵)_ ایلخانان، ۱۷ تن، از ۶۵۱ تا ۷۵۶ ه.ق/ از ۱۲۵۳ تا ۱۳۵۵ میلادی
۱۷/۵)_ آل کرت، ۸ تن، از ۶۴۳ تا ۷۸۳ ه.ق/ از ۱۲۴۵ تا ۱۳۸۱ میلادی
۱۸/۵)_ اتابکان فارس، ۱۱ تن، ۵۴۳ تا ۶۸۴ ه.ق/ از ۱۱۴۸ تا ۱۲۸۵میلادی
۱۹/۵)_ قراختاییان کرمان، ۸ تن، از ۶۱۹ تا ۷۰۳ ه.ق/ از ۱۲۲۲ تا ۱۳۰۳ میلادی
۲۰/۵)_ خاندان اینجو و آل مظفر، ۷ تن، از ۷۲۳ تا ۷۹۵ ه.ق/از ۱۳۲۳ تا ۱۳۹۲ میلادی
۲۱/۵)_ امرای لرستان، ۱۷ تن، از حدود ۵۰۰ تا ۸۲۷ ه.ق/ از حدود ۱۱۰۶ تا ۱۴۲۳ میلادی
۲۲/۵)_ چوپانیان، ۲ تن، از ۷۳۸ تا ۷۵۸ه.ق/ از ۱۳۳۷ تا ۱۳۵۶ میلادی
۲۳/۵)_ ایلکانی یا آل جلایر، ۸ تن، از ۷۴۰ تا ۸۳۶ه.ق/ از ۱۳۳۹ تا ۱۴۳۲ میلادی
۲۴/۵)_سربداران، ۱۱ تن، از ۷۳۶ تا ۷۸۸ ه.ق/ از ۱۳۳۵ تا ۱۳۸۶ میلادی
۲۵/۵)_طغاتیموریان، ۴ تن، از ۷۳۷ تا ۸۱۲ ه.ق/ از ۱۳۳۶ تا ۱۴۰۹ میلادی
۲۶/۵)_ تیموریان، ۱۱ تن، از ۷۷۱ تا ۹۱۱ ه.ق/ از ۱۳۶۹ تا ۱۵۰۵ میلادی
۲۷/۵)_ترکمانان قراقویونلو، ۴ تن، از ۸۱۰ تا ۸۷۳ ه.ق/ از ۱۴۰۷ تا ۱۴۶۸ میلادی
۲۸/۵)_آق قویونلو، ۸ تن، از ۸۷۲ تا ۹۰۸ ه.ق/ از ۱۴۶۷ تا ۱۵۰۲ میلادی
۲۹/۵)_صفویه، ۱۱ تن، از ۹۰۵ تا ۱۱۴۸ ه.ق/ از ۱۴۹۹ تا ۱۷۳۵ میلادی
۳۰/۵)_ افشاریه، ۴ تن، از ۱۱۴۸ تا ۱۲۱۸ ه.ق/ از ۱۷۳۵ تا ۱۸۰۳ میلادی
۳۱/۵)_زندیه، ۹ تن، از ۱۱۶۳ تا ۱۲۰۹ ه.ق/ از ۱۷۴۹ تا ۱۷۹۴ میلادی
۳۲/۵)_ قاجاریه، ۱۰ تن، از ۱۲۰۰ تا ۱۳۴۳ ه.ق/ از ۱۷۸۵ تا ۱۹۲۴ میلادی
۳۳/۵)_ پهلوی، ۴ تن، از ۱۳۴۳ تا ۱۳۹۹ه.ق/ از ۱۳۰۴ تا ۱۳۵۷ شمسی/ از ۱۹۲۵ تا ۱۹۷۹ میلادی
۶)_ توجه به جدول تاریخی مقایسهئی سلطنت در ایران، شخص را متوجه میسازد که:
۱/۶)_ تاریخ سلطنت در ایران پدیدهئی است که کم و بیش آفل است. یعنی پیوسته رو به افول میرود و کاستی میپذیرد. چنانکه نخستین دورهی سلطنت_ ایران پیش از اسلام_ از متوسط عمر ۳۸ /۱۲ سال آغاز میشود و در پایان تاریخ سلطنت به ۲۸ /۶ سال، یعنی کم و بیش به نصف آن تقلیل مییابد. از اینروست که، سلطنت را پدیدهئی آفل یا غروبی بی طلوع یافته ایم.
۷)_ با توجه به متوسط عمر سلطنت در ایران، در سال ۱۳۵۷ه.ش/ ۱۹۷۹م، یعنی حدود ۶ سال، ملاحظه میشود که در برابر دورههای رهبری دموکراتیک، دورههای چهار سالهی ریاست جمهوری که حداقل دوبار میتواند انتخابات صورت گیرد، و رئیس جمهور دورهی نخست، در دورهی دوم نیز انتخاب گردد_ دو دورهی چهار ساله، یعنی هشت سال_ متوسط دورهی سلطنت در ایران، عمری کوتاهتر از عمر دو دورهی چهارسالهی انتخابات دموکراتیک پارهئی از کشورهای دموکراتیک دارد!؟؟
از اینرو بحث عوامفریب سفسطه آمیز دربارهی این که چون سلطنت پدیدهئی تاریخی و سنتی در ایران بوده است، پس باید آیندهی ایران، همچنان با سلطنت احیانا با صفت “مشروطه”، ادامه یابد، گفتهی شکسپیر (۱۶۱۶-۱۵۶۴م) را که “هیاهوی بسیار بر سر هیچ” Much Ado About Nothing است را بخاطر متداعی می سازد!!؟
۸)_ از ویژگیهای روابط بین سلسلههای سلطنتی و خلافتی آنست که هر سلسله که به روی کار میآمد، کوشش داشت که همه نسل و قبیلهی سلسلهی قبل را از خود را، به فروکاستی افراطی فرو در کشاند. یعنی آنها را تا آنجا که ممکن است، از مقامهای خود دور سازد، به مرگ، زندان و یا تبعیدهای خواسته و یا اجباری و جلای وطن مجبور نماید!!؟
۹)_ در سلسلهی قاجاریه، بعد از احمد شاه، یک ولیعهد یعنی محمد حسن میرزا و دو نایب السلطنه تام الاختیار (عضد الملک قاجار و ناصر الملک قراگوزلو)، چنانکه پیش تر نیز اشاره رفت در شمار پادشاهان قاجار به حساب آمده اند.
۱۰)_ غیر از پهلوی دوم، ولیعهد و نایب السلطنهی او، همسر پهلوی دوم را نیز، جزو شمار خاندان سلطنت، در دوران پهلوی باید اضافه نمود. همچنین برادران شاه و بطور کلی شاهدختها و شاهپورها که همه، ناچار آواره و حتی یکی از آنان ترور شد (دریابان شفیق، پسر اشرف پهلوی) بقیه همه از ایران تار و مار شده اند.
۱۱)_ در تحلیلی کم و بیش نهایی، در مجموع ۴۲ سلسله، در ایران، در طول ۲۷۰۹ سال سلطنت کرده اند. بدین ترتیب متوسط عمر سلطنت هر سلسله بر ۶۴.۵ سال بالغ میگردد!!؟ این تنوع و چندگانگی سلسلهها که عموما یکدیگر را هم قبول نداشته اند، خود حاکی از آنست، که اگر سلطنت امری الهی، ابدی، یا طبیعی بشمار میرفت، یک سلسله بیشتر نمیبایستی در تمام طول مدت تاریخ، بر ایران حاکم باشد؛ و نه آنکه هر سلسله رقیب سلسلهی قبل و بعد از خود در ایران بشمار رود!!؟
سلطنت، بخوبی گفتهی سعدی را_ که دو پادشاه در اقلیمی نگنجند_ و هدف از بازی شطرنج را، به رسایی تحقق میبخشد؛ یعنی هر سلسله چنانکه در صفحهی شطرنج به بازی نشان میدهند، کارش و وجودش، کیش و مات سلسلهی دیگر، و تنها و تنها حفظ بقای خویشتن است، که آن هم همواره مشمول کیش و مات بعدی خود، در تنازع بقای سلطنت، و اعمال قدرت قرار میگرفته است!!!؟
۱۲)_ از نظر کاهش وسعت خاک ایران، زیانبارگی سلطنت موجب شده است، خاک ایران نیز، مرتبا وسعتش کاهش یابد. پس از شومی ننگ قرار داد ترکمانچای، و از دست دادن هفده شهر از وسعت خاک و تمدن ایران، شاید آخرین مُثله کردن کالبد وطن، جدا کردن بحرین از ایران، با رضایت و دستور پهلوی دوم بشمار آید. این فاجعه درست چند سالی قبل از هیاهوی بسیار روی داد، که به نام جشنهای شاهنشاهی خوانده شده است. پهلوی دوم در برابر مزار کوروش، تسلی بخشانه به او اطمینان داد که: کوروش! آسوده بخواب که ما بیداریم.
زمانی که این سخنان، از زبان پهلوی دوم جاری شد، ایران شاید کم و بیش وسعتش، حدود یک دهم زمان کوروش، بویژه ایران زمان داریوش بزرگ را شامل میگردید. یعنی بر اثر همان زیانبارگی سلطنت، ایران از زمان داریوش تا زمان پهلوی دوم، کم و بیش، بالغ بر نود درصد (۹۰%) از وسعت خاک خود را، از دست داده بوده است!!؟
آیا این سلطنت، هنوز باید فاجعههای بیشتری برای ایران بوجود آورد؟؟!؛ بویژه که اینک نگرانی پارهئی بعنوان تجزیهی ایران مطرح میگردد؟؟؟!
۱۳)_ در واپسین نگاه، آنچه که فرصت آن، بعلت گرفتاری بیماری و ضعف قوای جسمانی، تاکنون برای ما دست نداده است، آنست که بررسی شود که پادشاهانی که فرصت داشته اند، در دوران حکومت خود، گرفتار چه جنگها و شورشهای داخلی بوده اند؟؟! چنانکه در مورد مولا امیر المومنین(ع) ملاحظه میشود که در کمتر از پنج سال، آن بزرگوار، دست کم، گرفتار سه جنگ، فتنه و شورش بزرگ مانند جنگهای جمل، صفین و نهروان بوده است، که برای آن مقام والا، بویژه با شهادت زود رس آن حضرت، فرصت و امکان انجام کارهای اساسی طبق فکر والای خود برای جهان اسلام، بدست نیامده بوده است.
سلطنت_ سلطنت واقعی و مردم گرا_ به باغستانی همیشه بهار نیازمند است. از اینرو بنا به فرض، اگر هم پادشاهی، احتمالا خوش نیت وجود میداشته است، به گفتهی مشهور به یک گل، هرگز بهار نمیشود، و بهارستانی جاودان به وجود نمیآید!!؟
“والسلام علی من اتبع الهدی”
درود بر همهی آنان که راه درست و راست را برگزیده اند، و با جدیت، و بی وقفه، آن را پیروی میکنند.
تاریخ انتشار: یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۲/ ۱۱ ژوئن ۲۰۲۳
این گفتار را چگونه ارزیابی می کنید؟ لطفا ستارهها را، طبق خط فارسی از راست به چپ، انتخاب فرمایید ۱، ۲، ۳، ۴، ۵ ضعیف، معمولی، متوسط، خوب، عالی
متوسط ۵ / ۵. ۱۵
با سلام خدمت آقای دکتر صاحب زمانی
این برای اولین بار است که کل تاریخ زمان پادشاهی ایران را میتوان در تنها یک صفحه مشاهده کرد.پس از خوانش این گفتار شما انگیزه این را داشتم تا تحلیلی ساده توسط نرم افزار اکسل بر روی داده های این گفتار انجام دهم. و حال چند تفسیر از آن را به اطلاع شما میرسانم:
۱- ساسانیان و اشکانیان قبل از اسلام و بنی امیه و امرای لرستان بعد از اسلام بیشترین سال حکومت را بر ایران داشته اند. در این میان امرای لرستان با ۳۵۷ سال حکومت جالب توجه مینماید.
۲- آنچه در نمودار تحلیلی توجه اینجانب را جلب نمود این بود که اکثر حکومت ها بعد از اسلام در حدود ۵۰ -۱۰۰ سال بیشتر بقا نداشته اند و جای خود را به حکومت بعدی داده اند. با فرظ اینکه تعویض هر حکومت هزینه بسیار و کشتار بسیار آدمیان را پیامد داشته است، ایران ما زمان بسیاری صرف این تعویض ها کرده به جای آنکه صرف آرامش و پیشرفت کرده باشد.
۳- جالب استکه میانگین پادشاهی در دوره مادها بیشترین زمان را داشته ( ۳۷ سال هر پادشاه ) و سلسله بعدی صفویه بوده است با ۲۲ سال هر پادشاه.
اینجانب آماده انجام دادن محاسبات بیشتر و عمیق تر بنا بر خواسته شما هستم.
با درود بیکران و اشتیاق انتظار برای گفتار بعدی
حسین آقای بسیار گرامی! این دیگر رشتهی شماست هر کار که می توانید انجام دهید، موجب خوشحالی ما خواهد بود. خوشحالی بیشتر ما آنست که شما ارباب آی تی و نرم افرازهای محاسباتی را، با رشتهی تاریخ و ادبیات ایران پیوند دادیم و معرفت را به دست صاحبان اصلی اش فرو در سپردیم. این دیگر شما و همت والای شما. سلامت و خوشبخت باشید، ان شاء الله_ خط چهارم شما
سلام برحضرت استاد وآرزوی سلامتی پایدار وسلام به بانو زهره رمضانی گرامی
بی هیچ مبالغه ای،بررسی خلاصه سلطنت چند هزارساله،دراین سرزمین،کاری به غایت بدیع وراهگشای هرگونه قضاوت،در ناپایداری وتزلزل،نظام سلطنت،می باشد.
این تحقیق عالمانه ومستند ومستدل،به روشنی،نشان میدهد که،عدم پایداری سلسله ها ومدت زمامداری هریک از حاکمان،برمی گردد به ذات سلطنت،که باوجود انتصابی بودن،وعدم دخالت مردم،درانتخاب آنان،ولی ناپایدار بوده وهریک ،رقیب را از صحنه حکمرانی،خارج نموده است.
به احترام حضرت استاد وقلم شیوا واندشمندانه شان،سرتعظیم فرود می آوریم.
پاینده بمانید تا همیشه
ارادتمند
دکترسنجرفخری
جناب دکتر فخری گرامی! شما با توجه به تحصیلات سهگانهی پایه اتان، یعنی حسابداری، حقوق و روانشناسی، موجب مسرت است که، جدولهای مقایسهئی تاریخ ایران را خوب بررسی فرموده اید، و نتیجهی حاصل از آن را با چنین بزرگواری در عین فروتنی، ابراز فرموده اید. حقیقتا، داوری هایی نظیر داوری شما، خستگی را از جسم و جانمان می کاهد و مسرتی عمیق را در ما، پدید می آورد. درود بر شما، خواستار سلامت و موفقیت شما_خط چهارم شما