گفتار شماره‌ی ۲۲۵_واحه‌های آزادی در برهوت استبداد( قسمت دوم)

به چه کار آیدت ز گل طبقی از گلستان من، ببر ورقی گل همین پنج روز و شش باشد وین گلستان، همیشه خوش باشد #سعدی، گلستان، مقدمه * مگر بویی از “عشق“، مستت کند طلبکار عهد الستت کند #سعدی، بوستان، مقدمه * چشم دل باز کن!!؟_ که جان بینی: _آنچه نادیدنی است؟؟!_ آن بینی دل… ادامه خواندن گفتار شماره‌ی ۲۲۵_واحه‌های آزادی در برهوت استبداد( قسمت دوم)