مرد باید که در کشاکش دهر،
سنگ زیرین آسیا باشد
عبید زاکانی (۷۷۲-۷۰۱ه.ق/۱۳۷۱-۱۳۷۰م)
رساله‌ی اخلاق الاشراف
_زندگی مرد می‌طلبد
فرد ناز پرورده طاقت استماع انتقاد ندارد. انسان ناز پرورده در کشاکش زندگی تاب مقاومت و قدرت مبارزه ندارد. وی از کوچکترین امری که خلاف میل وی اتفاق افتد، چنان دچار زحمت میشود که حتی گاه به “خودکشی” پناه می‌برد.
“آلفرد آدلر”(۱۹۳۷-۱۸۷۰م) روانکاو نامی و پدر “ مکتب روانشناسی فردی”زنی را شاهد می‌آورد که به علت آنکه همسایه وی، رادیو را بلند می‌گرفته، و به تذکرات مکرر او وقعی نمی نهاده و جواب رد به او می‌داده ،خودکشی میکند.
تحقیقات آدلر نشان می‌دهد که این زن از کودکی نازپرورده و “عزیز دردانه ” بار آمده بوده است. وی هر چه می‌خواسته در منزل، بیچون و چرا فراهم می‌شده است. ازین رو در دنیایی که به او جواب منفی بدهند، دیگر تاب زندگی نداشته است.
در برابر شماره‌ی فراوانی از بزهکاران که از خانواده‌های نابسامان آمده اند و غالبا در کودکی از محبت و توجه و مراقبت کافی پدران و مادران خود، بی بهره مانده اند، بطور شگفت انگیزی ملاحظه شده است که عده‌ی فراوانی از بزهکاران را نیز افراد نازپرورده تشکیل می‌دهند. ناز پروردگان عزیز دردانه، چون مردمی پرتوقع و خود خواه بار می‌آیند، و نسبت به جامعه غالبا بد بین اند، ازین رو از تجاوز به حقوق دیگران و عدم رعایت رفاه و آسایش آنان، ابایی ندارند. اگر آنچه را خواستند، از راه مشروع به دریافتش نایل نگشتند، تحصیل آن، از راه غیر مشروع چندان قبحی در نظر آنان ندارد. و بالاخره افراد ناز پرورده، عموما، همواره در زندگانی زناشویی نیز کامیاب و موفق نمی‌شوند. چون “حیات زناشویی” نیازمند به مقداری گذشت و فداکاری و رعایت منافع و مصالح “دیگری” است. و این همان چیزی است که فرد ناز پرورده کمتر آن را از کودکی فرا گرفته است.
بدیهی است که در اثر نفوذ عوامل و شرایط دیگری، همواره استثناهایی در این اصول مشاهد ه میشود. لیکن استثنا هیچگاه از اهمیت قاعده‌ی عمومی بکلی نمی‌کاهد.
“محبت” دارویی است که فقدان آن موجب ناراحتی و بیماری شخصیت فرد، و زیادی و افراط در آن نیز سبب مسمومیت “حیات عاطفی” و استقلال افراد می‌گردد. بزرگترین وظیفه‌ی تربیتی والدین، و موثرترین کمک آنها در مورد تامین “سلامت روانی” فرزندان خود، “حد وسط” و پرهیز از “افراط ” و “تفریط” در “ابراز محبت”
نسبت به فرزندان خویشتن است.
شاهد مثالی تاریخی از آخرین خاندان سلطنتی ایران، خاندان پهلوی، لیلا و علیرضا _فرزندان پهلوی دوم_هستند که بمحض بهم ریختن کاخ ناز و نعمت سلطنتی اشان بگونه‌ای تسلی ناپذیر اقدام به خودکشی نموده اند.
ضمنا، در ادبیات عامیانه‌ی ما، آمده است که در شمال ایران، ظاهرا، به افراد نیازمند و احیانا گدایان، “عزیز پدر و مادر!؟؟” می گویند. و،و،و…
و کلام آخر در مقایسه‌ی امور تربیتی و امور بهداشتی این که، انضباط بخشی بجای نازپروردگی، و لوس کردن کودکان در خانه و مدرسه، و یا حتی جاهای دیگر همانند فرایند مصون سازی بدن در مقابل بیماری‌ها، بوسیله‌ی مایه کوبی واکسن‌ها بشمار می‌رود.
منبع: “کتاب روح بشر”، انتشارات عطایی، سال ۱۳۳۹، صص ۱۳۱ تا ۱۳۲.
تاریخ انتشار: جمعه ۱۷ شهریور ۱۴۰۲/ ۸ سپتامبر ۲۰۲۳
با سلام خدمت استاد گرانقدر،
رابطه بین نازپروردگی و تجاوز ( چه به خود چه به دیگران ) بس جالب است.
ارتباط معنایی این گفتار و گفتار قبلی_بررسی یک سند تاریخی استثنایی بیسابقه…_ موید این میباشد که رسیدن افراد نازپرورده و راحت جوی به مصادر بالای مملکتی خطرهای بیشماری را برای مردم تحت سیطره آنها بوجود میاورد.
تطبیق و مسوولیت پذیری از شرایط اصلی فرد دارای قدرت سیاسی بوده و تحمل فشار از جانب مشکلات مختلف و درک آنها ( بجای واپس زدن آنها ) به سمت بیرون خود میتواند از صفات اصلی آنها باشد.
در راستای «حرکت از تئوری به سوی عمل» بنده بررسی رکوردهای شخصی و تاریخی افراد را از اعمال لازمه در جهت تایین صلاحیت افراد، قبل از سپردن هر پستی به آنها میدانم.
رکوردهای شخصی که صحت نازپروردگی یا عدم آن ها را اثبات میکند.
مشتاقانه منتظر گفتارهای بعدی شما میباشم.
نازپروده حتما نباید از نظر ثروت و مکنت و فرمانروایی باشد. بطور مثال در بعضی ممالک از جمله در سرزمین ما، خانواده ها، پسران را نازپرورده تر از دختران بزرگ میکنند ؛چه ثروتمند باشند، چه فقیر. ولی اکنون که زنان اجازه تحصیل و کار دارند، فرهنگها هم در حال تغییر است. نازپرورده گی، و نادیده گرفته شدن، همزمان، نوعی روان پریشی ایجاد میکند، که تا اخر عمر باعث نوعی کدورت در میان اطرافیان، دوستان و خویشاوندان می گردد؛ و نوعی پرخاشگری و عدم توجه به خواست دیگران، در افراد نازپرورده و یا نادیده گرفته شده در زمان کودکی، ایجاد میکند. با تشکر از همه دست اندر کاران
بانوان گرامی، مژگان دبیری، و فهیمه مولوی نیا، و آقای حسین آقا!
شما بخوبی ثابت کردید که “خط چهارم”، واقعا دارد به کمال بلوغ خود می رسد که، خط فردی نیست که یکی بگوید و دیگران بشنوند. سخنان شما، همان که باید باشد و خواننده ی دقیق و کنجکاو جز شنیدن با تایید کار دیگری نمی تواند بکند، به شما تبریک می گوییم.
با درود و سپاس_ خط چهارم شما
این مقاله و موشکافی آن در مسایل عاطفی، بخصوص در مورد مسایل رفتاری ناز پروردگان، با دوستان، و یا حتی مسایل زناشویی را که انسان نمی‌دانست از کجا و به چه دلیل ایجاد میشود، یا حتی شروع میشود، بخصوص دعوای بین دوستان صمیمی و زوج های جوان و حتی پیر را، به زیبایی به قلم کشیده است. و کسانی را که این مقاله را میخوانند از خطر نازپروردگان آگاه میکند، که چه در دوستیها، و چه در انتخاب همسر، بیشتر دقت کنند و نا اگاهانه عمر خود را هدر ندهند. با تشکر از نویسنده بسیار اگاه و دانشمند، و کسانی که او را در این راه همراهند
خدمت جناب دکتر سلام وابراز ارادت. آقای دکتر به مهمترین. موضوع در باره ولیعهد بودن اشاره فرمودن همان موضوعی که آسیب سلطنت در همه دوران‌ها. ودر همه ممالک بوده است. سلسله هایی که به دست ناز پرورده های درباری به قهقرا رفته وباعث از دست رفتن ساخته های سرسلسله های مبارز شده است. ممنون جناب دکتر کاش این مهم در سلطنت طلبان امروز وخواستار آمدن رضا پهلوی ۶۰ سال ناز پرورده در نظر گرفته شود