به نوبتند ملوک، اندرین “سپنج سرای” کنون که نوبت توست، ای ملک! به عدل گرای سعدی مزن بی تامل به گفتار دم نکو گوی، اگر دیر گویی چه غم؟؟! سعدی کم گوی و، گزیده گوی، چون دُر تا ز اندک تو، جهان شود پر نظامی، منظومهی لیلی و مجنون _بیعتنامهی عباسی، و تهدیدنامهی محمدعلی شاه… ادامه خواندن گفتار شمارهی۲۶۸_سیستم همسان ساز رفتاری، در خودکامگان سلطنتی
Category: Uncategorized
گفتار شمارهی۲۶۵_عوارض همانند سیستم سلطنت، در گرجستان و ایران
“ده درویش، در گلیمی بخسبند، و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند!؟؟” سعدی، گلستان، باب اول، حکایت سوم _نقش ضمیرها در گفتارها، و نوشتارها ضمیرهای شخصی_ من، تو، او، آن، ما، شما، ایشان، آنها_ همه واژگانی استوار و ثابت اند، تا در جای اسمهای مختلف و متغیر فرو نشینند، و از تکرار غیر… ادامه خواندن گفتار شمارهی۲۶۵_عوارض همانند سیستم سلطنت، در گرجستان و ایران
گفتار شمارهی ۲۶۲_ تضاد دیالکتیکی،در رشد اندیشهها و آرمانها
تو! مو میبینی و، من!؟ پیچش مو! تو! ابرو، من!؟ اشارتهای ابرو!، تو! قد میبینی و، من!؟ جلوهی ناز! تو! دیده، من!؟ نگاه ناوکانداز! وحشی بافقی(۹۹۱-۹۳۹ه.ق/۱۵۸۳-۱۵۳۲م) *** این وجد و سماع ما؟!: _مجازی، نبود!! وین رقص، که میکنیم؟! : _بازی، نبود!! با بیخبران بگوی!: _کای بیخردان!!: _بیهوده سخن؟!: _ بدین، درازی نبود!!! عارف بزرگ، علاءالدوله… ادامه خواندن گفتار شمارهی ۲۶۲_ تضاد دیالکتیکی،در رشد اندیشهها و آرمانها
گفتار شمارهی ۲۵۹_راه کوتاه ظلم!!؟راه طولانی عدل!!؟
ما بدین در، نه پی حشمت و جاه، آمدهایم!!؟؟ از “بد حادثه!”، اینجا، به “پناه”، آمدهایم!!!؟ رهرو منزل عشقیم و، ز “سر حد عدم!؟” تا به “اقلیم وجود!”، اینهمه راه، آمدهایم!!؟؟… حافظ، غزل ۳۵۹ *** “راه کوتاه ظلم!!؟ راه طولانی عدل؟؟!!” پادشه، پاسبان درویش است گرچه نعمت، به فرّ دولت اوست “گوسفند” از برای “چوپان”… ادامه خواندن گفتار شمارهی ۲۵۹_راه کوتاه ظلم!!؟راه طولانی عدل!!؟
گفتار شمارهی ۲۵۵_ نقش ” اگرها!؟”، و “چراها؟!” در فرایند تاریخ بشر!؟
“و زَکاتُ العلمِ، نَشرُه” “بهترین زکات دانشی که فرا آموختهاید، انتقال آن، به دیگران است” ⭐️⭐️⭐️⭐️ “نقد صوفی؟!”_ نه همه “صافی بیغش!” باشد! ای “بسا خرقه!؟”، که مستوجب آتش باشد!!؟… خوش بود، گر “محک تجربه”، آید به میان!؟ تا “سیهروی” شود، هر که در او غَش باشد!! حافظ، غزل ۱۵۵ ⭐️⭐️⭐️⭐️ …زندگی، پیوسته با آینده… ادامه خواندن گفتار شمارهی ۲۵۵_ نقش ” اگرها!؟”، و “چراها؟!” در فرایند تاریخ بشر!؟
گفتار شمارهی۲۵۱_ انسان و سیستم، در پرداخت هنر هفتم
ای مگس! عرصهی سیمرغ نه جولانگه توست!؟ عرض خود میبری و، زحمت ما میداری تو، به تقصیر خود، افتادی از این در محروم از که مینالی و، فریاد چرا میداری؟ حافظ ، غزل ۴۴۹ _ انسان و سیستم، در پرداخت “هنر هفتم” ما از انقلاب صنعتی بدینسوی، با انسان تازهئی… ادامه خواندن گفتار شمارهی۲۵۱_ انسان و سیستم، در پرداخت هنر هفتم
افزودهئی بر گفتار ۲۵۰_ باز هم، انسان در اسارت سیستمها؟!
ای مگس! عرصهی سیمرغ نه جولانگه توست عرض خود میبری و، زحمت ما میداری تو به تقصیر خود افتادی از این در محروم از که مینالی و، فریاد چرا میداری؟ حافظ، غزل ۴۴۹ _شاهدی غیبی در “دیکتاتوری ذهنی” از دگرباشان جنسی: معمولا، در بحث ها و گفتگوهایی که گوینده به… ادامه خواندن افزودهئی بر گفتار ۲۵۰_ باز هم، انسان در اسارت سیستمها؟!
گفتار شمارهی۲۵۰_ و باز هم، انسان در اسارت سیستمها!؟
هر که نقش خویش میبیند در آببرزگر باران و، گازر آفتابسعدی _”یکی پنداشتن شخصیت”، با “نقش شخصیت!؟”، در هنر هفتم مثالهای سنتی یکی پنداشتن نقشها، و شخصیتها، در قالب “پیرمرد خنزر پنزری صادق هدایت”، “دلقکی”، “شمر” تعزیهها، و “رستم و سهراب”، در سهرابکشی نقالها را با کمیت، و کیفیتی بسیار گستردهتر، ظریفتر، همگانیتر، و با… ادامه خواندن گفتار شمارهی۲۵۰_ و باز هم، انسان در اسارت سیستمها!؟
گفتار شماره۲۴۹_ دوباره، باز هم انسان، در اسارت سیستمها!؟
“کَم مِن فِئَهٍ قَلیلَهٍ غَلَبَت فِئَهً کَثیرَهً بِإِذنِ اللَّهِ ۗ …” : و، چه بسیار گروههای اندک، بر گروههای بسیار پیروز گشتهاند، البته به پروانهی صادره، از جانب ذات سرمدی” (سورهی بقره=۲/ آ۲۴۹) دانی که چه گفت زال با رستم گرد؟ دشمن، نتوان حقیر و، بیچاره شمرد! دیدیم بسی، که آب سرچشمهی خرد، چون… ادامه خواندن گفتار شماره۲۴۹_ دوباره، باز هم انسان، در اسارت سیستمها!؟
گفتار شمارهی ۲۴۸_ باز هم انسان، در اسارت سیستمها و سازمانها!؟
انسان در اسارت سیستمها و سازمانها!!؟؟
و مساله عاقبت بخیری؟؟!!