قصهی پرغصهی استبداد و آزادی در ایران، و جهان!؟؟
Tag: انقلاب_سفید
گفتار شماره ی ۲۰۲_ حقیقت ناتمام، خیانت به تاریخ
_“لا الهَ!؟”_ بدونِ “الا الله”
حقیقت ناتمام!؟
خیانت به تاریخ، و به حقیقت تمام
گفتار شمارهی۲۰۱ _ جهان موعود چهارم، تمدن بزرگ آرزویی
دو کلید واژهی بنیادین، برای درک بهتر و حل مسائل بشری: تولید و توزیع
وضعیت تولید و توزیع، در جهان کنونی، از ادعا تا عمل
گفتار شمارهی ۱۸۸C _ حقیقت ناتمام، گمراه کنندهتر از دروغ تمام!؟
بازیابی و باز سازی حافظهی تاریخی در بارهی رابطهی سلطنت و دین، بویژه در عصر پهلوی، در قالب پاسخ به یک سئوال: حقیقت های تاریخی را در مستندها و فیلم ها بجوییم، یا در کتاب ها و اسناد تاریخی؟!
گفتار شمارهی ۱۸۸B _خدمتگزاران نظام سلطنت، صادق؟!، یا منافق؟!
من دگرم، یا دگر شدست جهانم؟ هست جهانم همان و، من نه همانم!؟… آینهام من، اگر تو زشتی، زشتم ور تو نکویی، نکوست سیرت و سانم #ناصر_خسرو، قصاید *** آینه؟! گر نقش تو بنمود، راست!؟ خود شکن! آئینه شکستن، خطاست!!؟ #منسوب_به_نظامی *** من که چنین عیب شمار توام!؟: _در بد و نیک آینه دار توام… ادامه خواندن گفتار شمارهی ۱۸۸B _خدمتگزاران نظام سلطنت، صادق؟!، یا منافق؟!
گفتار شمارهی۱۸۳D _جدال رنگها …_ و آنها، چرا انقلاب کردند؟!
عشقهایی کز پی رنگی بود، عشق نبود، عاقبت ننگی بود #مثنوی، دفتر اول چون که بیرنگی اسیر رنگ شد موسوی با عیسوی در جنگ شد #مثنوی، دفتر اول خوش بود گر محک تجربه آید به میان تا سیه روی شود هر که در او غش باشد #حافظ، غزل ۱۵۵ به آب زمزم و کوثر سپید… ادامه خواندن گفتار شمارهی۱۸۳D _جدال رنگها …_ و آنها، چرا انقلاب کردند؟!
گفتار شمارهی ۱۸۳A* _شومی، و بدفرجامی عاقبت شاهان، و افتخار به ننگها، و نیرنگها
خلاف رای سلطان، رای جستن؟! به خون خویش، باید دست شستن اگر خود، روز را گوید شباست این بباید گفتن: این هم، ماه و پروین! #گلستان، باب اول/ح۳۱ ده درویش!؟ در گلیمی، بخسبند!! و دو پادشاه!؟، در اقلیمی، نگنجند!!؟ #گلستان ، باب اول= در سیرت پادشاهان/ ح۳ گدای بیحیا؟؟! : آن شنیدستی که روزی، زیرکی… ادامه خواندن گفتار شمارهی ۱۸۳A* _شومی، و بدفرجامی عاقبت شاهان، و افتخار به ننگها، و نیرنگها